مقدمه:
اگر خاطرتان باشد از مدتی قبل شروع به نقد عالمانه فضای علمی و آکادمیک کشور نموده ایم (لینک اول ، لینک دوم) و در این حیطه اقدام به طرح مباحثی نو نموده ایم و در این میان بازخوردهای متفاوتی را پذیرا بوده ایم.
سیزده روز قبل دوست بزرگوار و عزیز ناشناسی، ایمیلی به بنده ارسال نموده و با ابراز لطف به این حقیر از باب نگارش مطالب فوق، توجه بنده را به موضوعی متفاوت جلب کرده بودند: داستان غم انگیز پایان نامه
شاید در نگاه اول، موضوع پایان نامه مسئله ای عام باشد که همه (از دانشجویان تا اساتید و مسئولین) به آن پرداخته اند و در باب آن صدها صفحه مطلب نگاشته شده باشد.
اما موضوعی که تا به امروز شاید کمتر به آن پرداخته شده، مسئله «حق معنوی پایان نامه» باشد، که موضوع اصلی ایمیل آن دوست نادیده نیز بود.
با توجه به ایمیل این دوست عزیز (که انشاالله بعد کسب اجازه از ایشان در همین سایت آن را ذکر خواهیم کرد) و اهمیت موضوع، در کنار ادامه مطالب قبلی در «نقد فضای علمی» مسئله پایان نامه را از ابعاد مختلف و با اولویت «حق معنوی» مورد بررسی خواهیم نمود.
بهرهکشی آکادمیک در روابط استاد و دانشجو:
در اولین قسمت از موضوع پایان
نامه به مطلبی اشاره می کنم که در وبلاگ شخصی دکتر شیرین احمدنیا (استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه
طباطبایی) با آن روبرو شدم، که به زیبایی وضعیت فعلی «حق معنوی» در سیستم آکادمیک کشور را
به چالش کشیده بودند و جالب تر از آن نظراتی بود که در ذیل این مطلب وارد شده بود.
ایشان در این مطلب، فرهنگ
ناصحیح «درج ناخواستهی نام استاد راهنما در مقالات مستخرج از پایاننامه» را موضوع
یادداشتشان قرار داده است. و با تشبیه آن به نظام بردهداری نوشته است:
" این که مدرسی شما
را راهنمایی می کند وظیفه اوست، حق مادی راهنمایی یا مشاوره اش را از دانشکده دریافت
می کند و «حق معنوی» مقاله ی مستخرج از آن پایان نامه هم حق دانشجو به تنهایی است.
اگر استاد ایده ای خلاقانه داده یا راهنمایی ای کرده، بنا به وظیفه ی استادی اش بوده
است. نهایت این است که دانشجو در بخش ویژه ای در پایان نامه یا مقاله، تشکر یا ذکری
از زحمات استادش به عمل می آورد. اگر استاد ایده های نابی داشته و دارد می تواند خودش
به تنهایی یا با همکاری با گروهی از افراد – که مسلماً حقوق مادی و معنوی شان نیز می
تواند محفوظ باشد – به انواع تولیدات علمی دست بزند و نیازی نیست از موقعیت دانشجویان
ارشد یا دکترایی که در اختیارش قرار می گیرد، بهره برداری کند. "
ایشان در بخشی دیگر آورده اند:
" به نظرم، این شیوه
ها تداعی کننده ی نظام برده داری است اما در قالب و شکلی نوین، که عده ای از نیروی
انسانی و فکری افرادی دیگر برای کسب امتیازات اجتماعی و دانشگاهی منتفع می شوند، گاه
حتی با منت گذاری، و عده ای دیگر نیز تن به این بهره کشی می دهند، و جای تعجب دارد
اگر اعتراضی نمی کنند، اما تعجب آور تر زمانی است که گاه حتی می بالند به این که اینگونه
ابزار دست افرادی دیگر با عنوان پرطمطراق استاد شده اند! "
متن کامل این مطلب خواندنی در ادامه مطلب آورده شده.