کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)

Feel the nature of research
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)

کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) در سال ۱۳۷۹ به همت دانشجویان علاقمند به پژوهش شروع به کار کرد. این تشکل به منظور گسترش فرهنگ پژوهش در بین دانشجویان فعالیت می‌کند.

پول، علم و پژوهش

يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۵ ب.ظ

مسئله ای که مدت هاست ذهنم رو مشغول کرده اینه که ما ایرانی ها در زمان معاصر فعلی که این همه بر علم و علم آموزی تاکید داریم، چرا همواره به نتیجه علم که بالتبع « پول و عایدات مادی » هست فکر می کنیم؟! و مهمتر از اون چرا فرهنگ علم آموزی در ما ریشه نداره؟

به نظرم کم کم ایرانیان با تعمق در این سئوال "که علم بهتر است یا ثروت؟" به این نتیجه رسیده اند که علمی بهتر است، که به ثروت شخصی منجر شود وگرنه ارزشی ندارد!!! و این به نظرم زنگ هشدار بسیار جدی است که مدت هاست شروع به نواخته شدن کرده اما انگار کسی به فکر شنیدن آن نیست.

واضحتر و ملموس تر بگویم، چند مدت پیش در یکی از شبکه های اجتماعی، پروفایل دانشجویان پزشکی محقق کشورهای توسعه یافته با تاکید بر ایالان متحده و انگلستان را مطالعه می کردم، بسیار جالب بود که این دانشجویان تکلیفشان با خودشان مشخص بود، برای مثال در صحبتی که با آنهاداشتم همه اشان (دقت کنید که همه آنها) آینده خود را در پژوهش، تحقیقات، آزمایشگاه، مسائل مدیریتی پژوهشی، استادی دانشگاه، سردبیری مجله، شرکت های دارویی، ادارات تحقیقات پزشکی و دارویی نظامی، سازمان های بهداشتی، وزارت بهداشت، سیاستگزاری های کلان، مجالس شورای ملی، اندیشکده های فکری و سیاستگزاری، تجارت، شرکت های خصوصی و چند مورد دیگر (که الان در خاطرم نیست) متصور بودند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی و تلاش می کردند. و نکنه جالبتر اینجا بود که دانشجویان پزشکی علت علاقمندی به ادامه تحصیل در مقطع تخصصی و فوق تخصصی را انجام کارهای تحقیقاتی در یک فیلد مشخص مورد علاقه اشان عنوان می کردند تا مسائل دیگر. وقتی از آنها پرسیدم که خب حتما این زمینه ها درآمد بالاتری دارد گفتند، که اتفاقا فعالیت در بالین و بیمارستان و سیستم بهداشتی به مراتب درآمد بالاتری دارد(مثلا در ایالت نیویورک حدود 20 برابر یک فوق تخصص رشته های داخلی، که در بالین فعالیت می نماید نسبت به فوق تخصص همان رشته که در فیلد تحقیقاتی فعالیت داره، درآمد سالانه دارد.) و تنها تفاوت اینجاست که فرد محقق در جامعه شان اجتماعی بسیار بالایی دارد.

خوب برگردیم به کشور خودمان، متاسفانه به دلایل مختلفی زمینه فعالیت در شاخه های ذکر شده پیش از این چندان فراهم نبوده است ولی انصافا امروزه اگر کسی علاقمند به فعالیت در حیطه های پژوهشی داشته باشد فرصت های بسیار خوبی وجود دارد و آینده مناسب و درخور شانی را می تواند در قسمت های مختلف به دست آورد، اما نکته دردآور اینجاست که اکثریت دانشجویان پزشکی فعال تحقیقاتی که بنده با آنها ارتباط داشته ام، فعالیتهای تحقیقاتی را فقط به یکی از سه دلیل ذیل انجام می دهند:

1) جمع آوری امتیازات لازم و شرکت و قبولی در آزمون دستیاری برای متخصص شدن

2) جمع کردن رزومه و اعزام به خارج از کشور برای ادامه تحصیل و متخصص شدن

3) گذراندن زندگی، تفریح و فراهم نمودن فضایی برای مشغول بودن در دوران 8 ساله تحصیل پزشکی

و با قاطعیت می گویم که سه گروه از افراد فوق، حتی اگر به تحقیقات هم علاقمند باشند، حاضر نیستند آینده خود را در مناسب تحقیقاتی تعریف کنند و امروز مایه رنجش هست که ما برای علاقمند نمودن دانشجویان به تحقیقات و ترغیب آنها به فعالیت های پژوهشی از امتیازات تعلق گیرنده و عایدات مادی صحبت کنیم. البته بنده همه مشکلات موجود را درک می کنم که با متخصص شدن دیگر نیازی به تحمل این مشکلات نیست اما علاقه به "ذات علم" چه می شود؟ علمی که در احادیث ما از آن یاد می شود همین علم هست، علمی که در خدمت خدا در وهله اول و انسان در وهله دوم باشد، و مهمتر از آن روحیه علم دوستی کجاست؟

این نوع نگاه به علم که متاسفانه کم و بیش در همه شاخه ها دیده می شود، آیا منجر به سرآمدی علمی ایران اسلامی و عزیز خواهد شد؟ مگر نخوانده ایم اکثریت نوابغ و نوادر علمی تاریخ افراد فقیر و بی پولی بوده اند؟

از زمانی به عنوان دبیر کمیته تحقیقات منصوب شدم، همواره دوست داشتم افرادی را ببینم که علم دوست باشند و روحیه علمی داشته باشند و آینده علمی خودشان را در تحقیقات علمی تعریف کنند، حتی برنامه ریزی هایی هم در این زمینه شده بود، مثل برگزاری دوره های فشرده آینده پژوهشی، نیازسنجی پژوهشی، مدیریت پژوهشی، اقتصاد پژوهش، مدیریت علم، انتقال دانش و غیره برای تربیت علمی این افراد برای نیل به این مقاصد ولی افسوس که تا امروز، کسی را ندیده ام.....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۱۱
حمیدرضا کریمی

نظرات  (۹)

"به نظرم کم کم ایرانیان با تعمق در این سئوال "که علم بهتر است یا ثروت؟" به این نتیجه رسیده اند که علمی بهتر است، که به ثروت شخصی منجر شود وگرنه ارزشی ندارد!!"

گل گفتی کریم جان ما هم چنین افرادی رو داریم تو جامعمون مث همون پیش فرض ذهنیم کی میگی! البته کمند ینی کم هستند نه اون کمند!!!

اما این یکم برمیگرده به همونی که خودت گفتی ینی احترام به محقق در جامعه و شخصیت محقق در بین مردم که باید برای این تو جامعه فرهنگ سازی بشه
اصلا نمی دونم چرا هر کاری می خواد اینجا انجام بشه باید فرهنگ سازی بشه آخه فرهنگ سازی مقدمه ی کاره واین نشون میده ما تو مقدمه ی کارم نیستیم یا شایدم کارو بدون مقدمه آغاز کریدم که اینجوری بی پایه شده و باید برگردیم و براش پایه سازی کنیم ینی کارمون همین جوری رو هواست!
مطلب خیلی خوبی بود!
ولی باید اینو بدونیم تا وقتی که افراد بزرگ تحقیقاتی تو ایران (اساتید و سیاست گذاران عرصه پژوهش) با این تفکرات دارن کار می کنن چه انتظاری از یه دانشجوی ساده هست؟؟
ایت الله مکارم شیرازی:
" ظاهر مردم، باطن مسئولان است"
این اخلاق بد پژوهشی هم در ما دانشجوهای ریشه در رفتار های نابهنجار استادید داره.
سعید:
بله،‌ همچین افرادی هستند و کم هم هستند ولی نکته مهم اینجاست، امروز کسی نمی تواند ادعا کند محقق در جامعه شان اجتماعی ندارد، همه محققین شان اجتماعی بالائی دارند و اجر و قربشان در جامعه محفوظ هست، از طرف دیگر امروز امکان رشد و درخشش اینچنین افرادی هم در جامعه ممکن و میسر شده است،
سئوال اینجاست که چرا امروز دانشجویانی را نمی بینیم که آینده خود را در پژوهش ببینند؟
چرا همه دنبال آینده مالی هستند؟ متاسفانه به نظر می رسد حب دنیا که می گویند از دوران میانسالی در انسان ریشه می دواند، امروز در جوانان ریشه دوانده.

رضا آ:
خب اونا کار کنند، مهم نیست، بحث سر روحیه دانشجویان فعلی است که چندین سال دیگر در آن جایگاه قرار خواهند گرفت.

سامان:
ریشه مساله کاملا درست است، اما ما که درخت نیستیم، غیر قابل تغییر باشیم!!
سلام
خدا قوت
مطلبای خوبی بود
ولی همه اش که نباید انتقاد کرد کسی باید انتقاد کنه که بتونه ارئه راهکار برای اصلاح مسیر رو هم فراهم کنه
دانشگاه داره پا میگیره داره دانشجوهای حدید میگیره شما باید ابزارتونو عوض کنید باید دانشجو ارشاد بشه تا بتونه هدفشو درست مشخص کنه
اقای مباشر جنت وقتی شما میگید همه دانشحوها هدفشون کلان بوده و دانشجوها ما دنبال این چیزا نیستن پس مشکل از دانشجوهای ما نیست از تربیت نادرست هست اول بپرسید اونا رو با چه ارمانی وارد کار کردن مشکل از نا اگاهی هست از بد توجیه کردن هست باید اگاهسازی صورت بگیره باید هدفا درست نشون داده بشه تا دانشجو بتونه مسیر درست رو انتخاب کنه چه توقعی دارید وقتی ادم داره بیراهه میره اخرش به هدف دلخواه برسه
حتماا میخواین بگین مشکل ریشه ای تر از اینه که به دست ما حل بشه که من کاملا مخالفم بقول خودتون نه ما درختیم که غیر قابل تغییر باشیم و اینکه باید این جهت دهی ها از یه جا شروع بشه پس بسم ا... بگید و توکل کنید انشالله به هدف دلخواه میرسید
کریم منظورت از این که میگی مسیر میسر شده چیه؟

به نظرم من این که دکتر قانعی تو بابلسر میگه که می خوایم در آینده در انتخاب اعضای هیئت علمی به کارنامه ی پژوهشی هم توجه کنیم این یه نکته ی مثته اما معلوم نیست کی و چقدر این عملی میشه اینو باز نه به خاطر پول می گم به خاطر پیوهشی شدن دانشگاه ها میگم

برای جذب دانشجو باید راهکارای مناسبی اتخاذ بشه مثلا تاثیر در دستیاری و به نظرم این خوبه نه این که بگیم دانشجو از اول فقط باید برای پژوهش بیاد اول باید دانشجو رو آشنا کرد و جذب کردو .... اینا یکم از این کارای فرهنگیه که میشه گفت اما کجاست نمی بینیم اونقدر سخته که دانشجو می گه از اول درس بخونم بهتره

هیچ موقع هم اجرو قرب یک پزشک از محقق بین مردم پایین تر نشده و اصلا فرهنگ جامعه اینو نمی پذیره پس کجا میسره بله محقق هم شان اجتماعی دارد مث هر شغل دیگری من (دانشجو) باید ببینم دیگه من که نمیبینیم اگرم هست فایده نداره

ولی درکل میشه گفت داره قدم های خوبی برداشته میشه و لی به نظرم سرعتمون کمه و قدم ها خیلی آهسته برداشته میشه

و یک نکته هم این که دانشجو اگر به فکر جمع کردن رزومه برای رفتن به خارج باشه و یا برای دستیاری در ایران( که خیلی آسونم نیست) از کجا معلوم که به فکر پژوهش نیست شاید این توانایی را درخود می بیند که بتواند در یک فیلد تخصصی کار کند و پژوهش کند و شاید اصلا این جور علاقه داشته باشد حتما که نباید کسی عمومی شود و یا پی اچ دی و برود پیش یک متخصص کار کند تا بگوییم هدفش پژوهش بوده!!

و یک بحث هم بچه ها مطرح کرده اند که خیلی مهم و تاثیر گذاره که استادا وقتی اینجوی باشن از دانشجو ها چه انتظاریه اساتید ما دوران دانشجویی بدون تعارف و به اعتراف خودشون اکثرشون هیچی از پژوهش نمی دونستن (هیچی ینی هیچی!!!) الان این که بچه ها اینقدر واردن هم خوبه و البته بازم میگم کارها باید با مقدمه و درست و قدم به قدم انجام بشه
آقا یا خانم تازه وارد مرسی از نظراتتون
این جا این نظرات واسه همینه که بحث پیش بیاد و راه حل ارائه بشه
ولی نکته اینه که اول باید مشکلات شناسایی بشه وبعدشم راه حل ارائه بشه که فک می کنم این وبلاگ هم در حد خودش داره همین کارو میکنه و اینم یکی از کارایی که رزومه نداره و فقط برای دلسوزی برای جامعه ی پژوهشی کشوره!!

با نظرتون در مورد ارشاد دانشجو شدیدا موافقم چرا که اولین کار و مهمترین کار در فرهنگ سازیه واقعا و اتفاقا هم باید از خودمون شروع کنیم و بسم الله بگیم و توکل کنیم
تازه وارد:
خیلی ممنون از نظرتون فقط چند تا نکته رو باید اشاره کنم:
1) من تو متنم اشاره کردم، "همه دانشجوهایی که من دیدم" و این قابل تعمیم به همه جامعه نیست ولی به عنوان یه جامعه آماری میشه در نظر گرفت.
2) اگه مطالب قبلی رو مطالعه کرده باشید، ما برای هر مطلبی راه حل هم ارائه می دیم، ولی این مسئله به نظرم کمی ریشه ای تر و اساسی تر هست، شاید بشه با ارشاد و راهنمایی تغییراتی ایجاد کرد ولی حل این مشکل فرهنگ سازی همه جانبه می خواد.
سعید:
1) اصلا کلا بی خیال سیستم دولتی باید شد. هیئت علمی شدن و غیره، هیچ کدوم اینا قرار نیست مشکلی حل کنه. اصلا سیستم هیئت علمی ما هم اشکال داره، توی جوامع مترقی علمی، استاد دانشگاهی که بازدهی آموزشی و پژوهشی نداشته باشه، به راحتی حقوقش قطع و بعد اخراج میشه.
2) مسیر میسر شده یعنی اینکه فضای رشد فراهم شده، امروز شرکت های دانش بنیان و مراکز و پارک های علمی خیلی خوبی رو بنده می شناسم که بدون منت دولتی شدن شما رو به عنوان نیروی تحقیقاتی مورد استفاده قرار می دن. هر کسی خواست بنده معرفی کنم.
3) اتفاقا به این نتیجه دارم می رسم که باید بحث دستیاری و پژوهشی از هم جدا بشن اساسی، بحث دستیار و رزیدنت شدن یک مسئله کاملا آموزشی هست، مثل اینه که بگید برای پژوهشگر شدن کسی باید مثلا رتبه فلان تو رزیدنتی بیاره، اما نکته ظریف اینجاست، که باید همه افرادی که میرن رزیدنتی باید پایه پژوهشی داشته باشن و همه افرادی که میرن پژوهش باید پایه آموزشی داشته باشند ولی اینکه ما این دو تا رو با هم مخلوط کنیم به نظر زیاد درست نمیاد.(این بر خلاف اعتقادات قبلی من هست)
4)‌اتفاقا اجر و قرب پزشکان روز به روز در حال نابودیه، کافیه یه مراجعه به دادسراها داشته باشید، البته خود پزشکان در این موضوع مقصرند. محققان به عنوان تولید کنندگان جامعه هستند، نوآور هستند و مایه ثروت جامعه اند، منظور من از اجر و قرب جامعه محققین این نیست که مردم براش خم و راست بشن، عوام که فرق دکترای مثلا فلسفه رو با دکترای بیوتکنولوژی نمی دونن، منظور از شان اجتماعی تاثیر گذاری در ساختار اجتماعی و لایه های اجتماعی هست، جایی که 99 درصد پزشکان به اونجا نمی رسند، یعنی شغلشون این اجازه عمل رو نمی ده، مگر پزشکانی که محقق باشن، البته توضیح این مسئله مفصله.
5) به بحث رزومه می رسیم، بله این مسئله قبول دارم و در متن هم بهش اشاره کردم اما به شرطها و شروطها، اگر کسی به فیلدی علاقه داره، در اون فیلد خاص کار کنه و دستیاری و فلوشیبی خودش رو در اون حوزه تعریف کنه، نه اینکه از این شاخه به اون شاخه بپره و آخرش بگه خب اگه این رشته میشد میرم این اگه نشد میرم این، این گول زدنه خودمونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی