کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)

Feel the nature of research
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)

کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) در سال ۱۳۷۹ به همت دانشجویان علاقمند به پژوهش شروع به کار کرد. این تشکل به منظور گسترش فرهنگ پژوهش در بین دانشجویان فعالیت می‌کند.

در ادامه ی پست قبلی:

با کلیک بر روی نام نویسنده، اسکپوس صفحه ی حاوی اطلاعات مربوط به نویسنده را نشان می دهد واطلاعات جالبی را در جدولی با سه ردیف اصلی 1- اطلاعات شخصی (Personal2-اطلاعات پژوهشی (Research) و 3- سوابق(History) در اختیار ما می گذارد.در ردیف اول یعنی اطلاعات شخصی، نام نویسنده همراه با اشکال املایی مختلف آن، شماره مربوط به مولف (َAuthor ID) و وابستگی مولف آورده شده است.

در ردیف پژوهش می توان به اطلاعات جالب تری دست یافت مثل:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۱۶
حمیدرضا کریمی

عنوان خبر این بود:

« دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) از گروه دانشگاه های

تیپ 2 به گروه دانشگاه های تیپ 1 ارتقا یافت»

در ادامه خبر آمده است، « بر اساس مصوبه شورای گسترش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورخه 1391/12/28 دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) از تیپ 2 به تیپ 1 ارتقا یافت و دکتر حسن طریقت منفرد، وزیر محترم بهداشت طی نامه ای خطاب به ریاست دانشگاه این امر را ابلاغ نمودند.»


کمیته تحقیقات دانشجویی با تبریک این موضوع به همه اقشار دانشگاه وظیفه خود می داند چند نکته را در باب این مسئله متذکر شود:

1) این مسئله وظیفه مسئولین دانشگاه را در برنامه ریزی درست، علمی و مهمتر از همه عملیاتی و راهبردی جهت ادامه روند پیشرفت دانشگاه و رقابت با دانشگاه های بزرگ را دوچندان می نماید.

2) دانشجویان و اساتید دانشگاه نیز باید با افزایش دامنه فعالیت های خود در عرصه های آموزشی و تحقیقاتی (با تاکید بیشتر بر عرصه های آموزشی) غنای علمی دانشگاه را بیش از پیش تقویت نمایند.

3) در اینکه ارتقا دانشگاه از تیپ 2 به تیپ 1 نقطه عطفی در تاریخ دانشگاه محسوب می شود، همه ارکان دانشگاه باید توجه داشته باشند، با تغییر عنوان تیپ دانشگاه قرار نیست معجزه ای اتفاق بیفتد و جهت ایجاد تغییر واقعی باید همت همگانی و جمعی با نادیده انگاشتن منافع شخصی و ایجاد روحیه ای جهادی جهت حرکت رو به جلو در همه سطوح دانشگاه اتفاق بیفتد.

4) این موضوع، تدوین هرچه سریعتر نقشه جامع علمی دانشگاه را بیشتر از قبل ضروری می کند.

5) کمیته تحقیقات دانشجویی هم به سهم خود می تواند نقش تاریخی خود را در این برهه تاریخی دانشگاه ایفا کند و با کمک در همه زمینه ها روند توسعه دانشگاه را شتابی مضاعف بخشد، البته اگر توسط مسئولین به رسمیت شناخته شود...

6) مطلع شدیم، دانشگاه های علوم پزشکی مازندران، کاشان، یزد، ارومیه، زنجان و زاهدان نیز به گروه دانشگاه های تیپ 1 ارتقا یافته اند، با عرض تبریک به همه اعضای دانشگاه های فوق الذکر امیدواریم همگی در اجرای برنامه های خود موفق باشند.

۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۴۵
حمیدرضا کریمی
در سربرگ Search از صفحه ی اصلی پایگاه اسکپوس امکاناتِ جستجوی مقالات، مؤلفین، وابستگی ها (Affiliation) و جستجوی پیشرفته وجود دارد.

برای جستجوی نویسندگان مقالات باید روی سربرگ جستجوی مؤلف (Author search) کلیک کرد.

دراین قسمت می توان با وارد کردن نام و نام خانوادگی مؤلف و همچنین وابستگی (Affiliation) آن ، به جستجوی نویسنده پرداخت. همچنین جستجو را می توان با محدود کردن در چهار حوزه ی علوم انسانی و اجتماعی، علوم سلامت، علوم فیزیکی و علوم زیستی انجام داد.

در صورتی که قبلا نام مولفی را جستجو کرده باشید نیز در قسمت سوابقِ جستجو ( Search history) می توانید آن ها را مشاهده کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۱۶
حمیدرضا کریمی

« پیشرفت » کلیدواژه ای که با کاربرد امروزی اش حدود 2 قرن پیش (همزمان با بازگشت اولین اعزام شدگان به اروپا) وارد فرهنگ سیاسی-اجتماعی ایرانیان شد. هرچند که در بازه های زمانی مختلف گاهی از واژه « توسعه » به جای پیشرفت استفاده شد و امروزه نیز می شود (که صد البته ناشی از دیدگاه های فلسفی متفاوت بوده و هست)، اما منظور ما معنای عام و مصطلح این واژه است.

در هر صورت، حدود دو قرن است که ایرانیان درگیر مقوله پیشرفتند و در ادوار مختلف نسخه های گوناگونی برای پیشرفت پیچیده اند، اما علی رغم همه موفقیت ها و ناکامی ها، به اعتراف همگان هنوز ما پیشرفته نیستیم. در یک نگاه خودانتقادی، واقعیت در این نکته نهفته است که ما ایرانیان هرچند آرزو داریم پیشرفت کنیم و به یک کشور « توسعه یافته » تبدیل شویم و به اصطلاح « سری » در بین سرها درآوریم اما باید اعتراف کنیم که اساسا ما ایرانیان برای پیشرفت خلق نشده ایم. تبدیل شدن به جامعه و کشوری توسعه یافته الزامات و بایدهایی دارد که مهمترین آن « کار و تلاش همه جانبه و دلسوزانه » است.

در یک نگاه ساده، امروز که در اواخر تعطیلات نوروزی به سر می بریم، بهتر است ارزیابی از آن داشته باشیم:

1) دانشگاه ها و مدارس:

دانشگاه ها و مدارس عملا از 24 اسفند سال 91 تعطیل بوده اند و با توجه به تقویم آموزشی و تعطیلی های بعد سیزدهم فروردین، روز شروع مدارس و دانشگاه ها 17 فروردین سال 92 می باشد، با یک حساب ساده می شود 23 روز تعطیلی.

2) ادرات و سازمان ها:

در بهترین شرایط، با توجه به تعطیلی 29 و 30 اسفند و به لطف مرخصی و تعطیلی و کار شیفتی، عملا این نهاد نیز روز شروع به کار جدی شان 17 فروردین سال 92 می باشد، یعنی می شود 19 روز تعطیلی.

خب با یک جمع و تفریق ساده، حدود سه هفته است که کشور به تعطیلات رفته و این برای کشوری که شعار پیشرفت همه جانبه علمی-اقتصادی-سیاسی می دهد، زیان آور است. گذشته از این مساله، کشور ما به دلیل پایین بودن سطح بهره وری در سطح ادارات و مراکز علمی، از روزهای کاری نیز نمی تواند به نحو احسن استفاده نماید و تحمیل تعطیلی های اینجنین سنگین بر گرده کشور نیز چندان توجیه درستی ندارد.

البته در این میان ابداعات مختص به خودمان نظیر « بین التعطیلین » نیز مزید بر علت شده و در کنار تعطیلات رسمی فراوان تقویم کشورمان، حجم عظیمی از تعطیلات را شامل می شود.

به نظر می رسد مسئولین امر برای این حجم عظیم تعطیلات و افزایش بهره وری باید فکری اساسی بیندیشند.

پی نوشت: برخی می گویند در کشورهای دنیا هر هفته دو روز تعطیلی هست و تعطیلات ما زیاد نیست، اولا آمار ساعات کاری در همه جای دنیا بین 40 تا 48 ساعت است، یعنی اگر آنها 5 روز کاری دارند در عوض در هر روز کار بیشتری انجام می دهند و ثانیا بهره وری بالاتری هم دارند، برای مثال به آمار ساعات مفید کاری سالیانه (بهره وری) در کشورهای مختلف توجه کنید:

ژاپن:2420 ساعت - کره جنوبی:1900 ساعت - آلمان:1700 ساعت - چین:1420 ساعت - آمریکا:1360 ساعت - ترکیه:1330 ساعت - پاکستان:1100 ساعت - افغانستان:900 ساعت - ایران:800 ساعت


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۲ ، ۰۸:۳۴
حمیدرضا کریمی

مسئله ای که مدت هاست ذهنم رو مشغول کرده اینه که ما ایرانی ها در زمان معاصر فعلی که این همه بر علم و علم آموزی تاکید داریم، چرا همواره به نتیجه علم که بالتبع « پول و عایدات مادی » هست فکر می کنیم؟! و مهمتر از اون چرا فرهنگ علم آموزی در ما ریشه نداره؟

به نظرم کم کم ایرانیان با تعمق در این سئوال "که علم بهتر است یا ثروت؟" به این نتیجه رسیده اند که علمی بهتر است، که به ثروت شخصی منجر شود وگرنه ارزشی ندارد!!! و این به نظرم زنگ هشدار بسیار جدی است که مدت هاست شروع به نواخته شدن کرده اما انگار کسی به فکر شنیدن آن نیست.

واضحتر و ملموس تر بگویم، چند مدت پیش در یکی از شبکه های اجتماعی، پروفایل دانشجویان پزشکی محقق کشورهای توسعه یافته با تاکید بر ایالان متحده و انگلستان را مطالعه می کردم، بسیار جالب بود که این دانشجویان تکلیفشان با خودشان مشخص بود، برای مثال در صحبتی که با آنهاداشتم همه اشان (دقت کنید که همه آنها) آینده خود را در پژوهش، تحقیقات، آزمایشگاه، مسائل مدیریتی پژوهشی، استادی دانشگاه، سردبیری مجله، شرکت های دارویی، ادارات تحقیقات پزشکی و دارویی نظامی، سازمان های بهداشتی، وزارت بهداشت، سیاستگزاری های کلان، مجالس شورای ملی، اندیشکده های فکری و سیاستگزاری، تجارت، شرکت های خصوصی و چند مورد دیگر (که الان در خاطرم نیست) متصور بودند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی و تلاش می کردند. و نکنه جالبتر اینجا بود که دانشجویان پزشکی علت علاقمندی به ادامه تحصیل در مقطع تخصصی و فوق تخصصی را انجام کارهای تحقیقاتی در یک فیلد مشخص مورد علاقه اشان عنوان می کردند تا مسائل دیگر. وقتی از آنها پرسیدم که خب حتما این زمینه ها درآمد بالاتری دارد گفتند، که اتفاقا فعالیت در بالین و بیمارستان و سیستم بهداشتی به مراتب درآمد بالاتری دارد(مثلا در ایالت نیویورک حدود 20 برابر یک فوق تخصص رشته های داخلی، که در بالین فعالیت می نماید نسبت به فوق تخصص همان رشته که در فیلد تحقیقاتی فعالیت داره، درآمد سالانه دارد.) و تنها تفاوت اینجاست که فرد محقق در جامعه شان اجتماعی بسیار بالایی دارد.

خوب برگردیم به کشور خودمان، متاسفانه به دلایل مختلفی زمینه فعالیت در شاخه های ذکر شده پیش از این چندان فراهم نبوده است ولی انصافا امروزه اگر کسی علاقمند به فعالیت در حیطه های پژوهشی داشته باشد فرصت های بسیار خوبی وجود دارد و آینده مناسب و درخور شانی را می تواند در قسمت های مختلف به دست آورد، اما نکته دردآور اینجاست که اکثریت دانشجویان پزشکی فعال تحقیقاتی که بنده با آنها ارتباط داشته ام، فعالیتهای تحقیقاتی را فقط به یکی از سه دلیل ذیل انجام می دهند:

1) جمع آوری امتیازات لازم و شرکت و قبولی در آزمون دستیاری برای متخصص شدن

2) جمع کردن رزومه و اعزام به خارج از کشور برای ادامه تحصیل و متخصص شدن

3) گذراندن زندگی، تفریح و فراهم نمودن فضایی برای مشغول بودن در دوران 8 ساله تحصیل پزشکی

و با قاطعیت می گویم که سه گروه از افراد فوق، حتی اگر به تحقیقات هم علاقمند باشند، حاضر نیستند آینده خود را در مناسب تحقیقاتی تعریف کنند و امروز مایه رنجش هست که ما برای علاقمند نمودن دانشجویان به تحقیقات و ترغیب آنها به فعالیت های پژوهشی از امتیازات تعلق گیرنده و عایدات مادی صحبت کنیم. البته بنده همه مشکلات موجود را درک می کنم که با متخصص شدن دیگر نیازی به تحمل این مشکلات نیست اما علاقه به "ذات علم" چه می شود؟ علمی که در احادیث ما از آن یاد می شود همین علم هست، علمی که در خدمت خدا در وهله اول و انسان در وهله دوم باشد، و مهمتر از آن روحیه علم دوستی کجاست؟

این نوع نگاه به علم که متاسفانه کم و بیش در همه شاخه ها دیده می شود، آیا منجر به سرآمدی علمی ایران اسلامی و عزیز خواهد شد؟ مگر نخوانده ایم اکثریت نوابغ و نوادر علمی تاریخ افراد فقیر و بی پولی بوده اند؟

از زمانی به عنوان دبیر کمیته تحقیقات منصوب شدم، همواره دوست داشتم افرادی را ببینم که علم دوست باشند و روحیه علمی داشته باشند و آینده علمی خودشان را در تحقیقات علمی تعریف کنند، حتی برنامه ریزی هایی هم در این زمینه شده بود، مثل برگزاری دوره های فشرده آینده پژوهشی، نیازسنجی پژوهشی، مدیریت پژوهشی، اقتصاد پژوهش، مدیریت علم، انتقال دانش و غیره برای تربیت علمی این افراد برای نیل به این مقاصد ولی افسوس که تا امروز، کسی را ندیده ام.....

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۲ ، ۱۶:۱۵
حمیدرضا کریمی

به گفته دکتر جعفر مهراد 70 درصد از کل تولیدات علمی پزشکی توسط 10 دانشگاه برتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تولید می شود. دانشگاه علوم پزشکی تهران 25.32 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی شهید بهشتی 12.18 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی اصفهان 7.62 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی تبریز و مشهد هر کدام 4.75 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی شیراز 4.65 درصد از کل مقالات، تربیت مدرس 3.52 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی بقیه ا...(عج) 2.30 درصد از کل مقالات، علوم پزشکی کرمان 2.24 درصد از کل مقالات و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز 2.22 درصد از کل مقالات این رشته را تولید کرده است.

منبع

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۳۴
حمیدرضا کریمی
به نقل از پایگاه استنادی جهان اسلام (ISC)، تا به حال 19399 مقاله توسط دانشمندان و پژوهشگران ایرانی تولید شده است که در تامسون رویترز ایندکس می باشند.

بر همین اساس، رنکینگ ده دانشگاه ایران که بیشترین سهم را در این تولید داشته اند، مشخص شده است که دانشگاه علوم پزشکی تهران در رتبه ی اول قرار دارد. رنکینگ را از اینجا ببینید.

همچنین ایران در سال 2012 با تولید 4450 مقاله، شانزدهمین کشورِ تولید کننده علم در جهان شد. به گفته ی دکتر مهرداد، در این رتبه بندی، آمریکا با انتشار 57033 مقاله، رتبه ی اول و بعد از آن چین و انگلستان در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند.

این رتبه بندی ها بر اساس اطلاعات آماری پایگاه اسکپوس بوده است.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۲ ، ۰۸:۲۷
حمیدرضا کریمی

سلام به همه دوستان عزیز! اگه خدا بخواد قصد دارم هر هفته 2 تا نکته در مورد آموزش زبان انگلیسی به زبان ساده تو سایت بذارم که شامل گرامر ، نکات نگارشی و لغات مهمه که هرچند وقت یک بار هم چندتا سوال براتون میذارم و جوابشو چند روز دیگه اعلام می کنم! البته از نکات ساده شروع میکنم و پس لطف کنین همگی همراهی کنین ...

گرامر) کاربرد حرف اضافه “in”

1) بیانگر درون چیز یا مکانی است:

The wallet was in his pocket.

2) بیانگر نوع مکان است:

Some Indians live in towns, but most live in village.

3) قبل از نام شهرها و کشورهای بزرگ می آید (اگر مخاطب در شهر کوچک زندگی میکند جلوی نام آن شهر می آید)

In New York – In Iran – In Tabriz and etc.

Where do live Saeed? “I live in Zavareh”

4) نشانگر نوع ساختمان، خانه و اطاق است:

His brother works in a shoe factory.

5) قبل از نام خیابان می آید (در انگلیسی آمریکایی از on استفاده می شود)

In /on Iranshahr street.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۲ ، ۰۸:۱۵
حمیدرضا کریمی

مقدمه:

اگر خاطرتان باشد از مدتی قبل شروع به نقد عالمانه فضای علمی و آکادمیک کشور نموده ایم (لینک اول ، لینک دوم) و در این حیطه اقدام به طرح مباحثی نو نموده ایم و در این میان بازخوردهای متفاوتی را پذیرا بوده ایم.

سیزده روز قبل دوست بزرگوار و عزیز ناشناسی، ایمیلی به بنده ارسال نموده و با ابراز لطف به این حقیر از باب نگارش مطالب فوق، توجه بنده را به موضوعی متفاوت جلب کرده بودند: داستان غم انگیز پایان نامه

شاید در نگاه اول، موضوع پایان نامه مسئله ای عام باشد که همه (از دانشجویان تا اساتید و مسئولین) به آن پرداخته اند و در باب آن صدها صفحه مطلب نگاشته شده باشد.

اما موضوعی که تا به امروز شاید کمتر به آن پرداخته شده، مسئله «حق معنوی پایان نامه» باشد، که موضوع اصلی ایمیل آن دوست نادیده نیز بود.

با توجه به ایمیل این دوست عزیز (که انشاالله بعد کسب اجازه از ایشان در همین سایت آن را ذکر خواهیم کرد) و اهمیت موضوع، در کنار ادامه مطالب قبلی در «نقد فضای علمی» مسئله پایان نامه را از ابعاد مختلف و با اولویت «حق معنوی» مورد بررسی خواهیم نمود.

بهره‌کشی آکادمیک در روابط استاد و دانشجو:

در اولین قسمت از موضوع پایان نامه به مطلبی اشاره می کنم که در وبلاگ شخصی دکتر شیرین احمدنیا (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی) با آن روبرو شدم، که به زیبایی وضعیت فعلی «حق معنوی» در سیستم آکادمیک کشور را به چالش کشیده بودند و جالب تر از آن نظراتی بود که در ذیل این مطلب وارد شده بود.

ایشان در این مطلب، فرهنگ ناصحیح «درج ناخواسته‌ی نام استاد راهنما در مقالات مستخرج از پایان‌نامه» را موضوع یادداشتشان قرار داده است. و با تشبیه آن به نظام برده‌داری نوشته است:

" این که مدرسی شما را راهنمایی می کند وظیفه اوست، حق مادی راهنمایی یا مشاوره اش را از دانشکده دریافت می کند و «حق معنوی» مقاله ی مستخرج از آن پایان نامه هم حق دانشجو به تنهایی است. اگر استاد ایده ای خلاقانه داده یا راهنمایی ای کرده، بنا به وظیفه ی استادی اش بوده است. نهایت این است که دانشجو در بخش ویژه ای در پایان نامه یا مقاله، تشکر یا ذکری از زحمات استادش به عمل می آورد. اگر استاد ایده های نابی داشته و دارد می تواند خودش به تنهایی یا با همکاری با گروهی از افراد – که مسلماً حقوق مادی و معنوی شان نیز می تواند محفوظ باشد – به انواع تولیدات علمی دست بزند و نیازی نیست از موقعیت دانشجویان ارشد یا دکترایی که در اختیارش قرار می گیرد، بهره برداری کند. "

ایشان در بخشی دیگر آورده اند:

به نظرم، این شیوه ها تداعی کننده ی نظام برده داری است اما در قالب و شکلی نوین، که عده ای از نیروی انسانی و فکری افرادی دیگر برای کسب امتیازات اجتماعی و دانشگاهی منتفع می شوند، گاه حتی با منت گذاری، و عده ای دیگر نیز تن به این بهره کشی می دهند، و جای تعجب دارد اگر اعتراضی نمی کنند، اما تعجب آور تر زمانی است که گاه حتی می بالند به این که اینگونه ابزار دست افرادی دیگر با عنوان پرطمطراق استاد شده اند! "

متن کامل این مطلب خواندنی در ادامه مطلب آورده شده.

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۳۹
حمیدرضا کریمی

داشتم مطالب سایت رو مرور میکردم به مطلبی رسیدم که امین درباره بیشترین ضریب نفوذ در بین مجلات علوم پزشکی بود رسیدم، خیلی جالبه ژورنالی با این ضریب نفوذ ّOpen Access باشه، تازه جالبه بدونید ضریب نفوذ این ژورنال در سال 2012 به 101 رسیده!!!

مقالات کاربردی زیادی هم در زمینه کنسر داره مثلا مقاله Cancer Statistics 2013 خیلی به درد پروپوزال نوشتن میخوره و خیلی مطالب دیگه...

یه برداشت جالبی که میشه از این مطلب داشت اینه که: وقتی بالاترین ضریب نفوذ بین مجلات مربوط به ژورنالی با موضوع سرطانه یعنی این موضوع (Cancer) تو دنیای علوم پزشکی به اصطلاح Hot Topic محسوب میشه و خریدار زیاد داره.

 دیدن این چندتا لینک هم به نظرم خالی از لطف نیست:


ضریب نفوذ مجلات علوم پزشکی در سال 2012 (Oncology)


ضریب نفوذ مجلات علوم پزشکی در سال 2012 (Medicine)


ضریب نفوذ مجلات علوم پزشکی در سال 2012 (Surgery)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۴۴
حمیدرضا کریمی